پسرک گاهی...

دخترکِ قصه ات را بانویِ من صدا کن !

گاهی که با عجله اسمت را می گوید...

آرام بگو...

جانم ؟

بعد می بینی چه با شرم می گوید...

جانت بی بلا ...

گاهی بی دلیل برایش آبنبات چوبی بخر...

کنارش بنشین و تماشا کن دخترکی را که...

ذوق می کند از همان آبنباتی که باور کن...

شیرینش بیشتر بخاطرِ دستانِ توست...

پسرک...

بیا یک رازِ دخترانه برایت فاش کنم :

دخترها بیشتر از هرچیز سادگی دوست دارند...

یک سادگی پر از شوق هایِ کوچک و رنگی...